ORIGINAL_ARTICLE
بررسی رویکرد دوسویه در زبانشناسی بالینی با آسیب زبانی
از آنجاکه در داخل کشور مطالعات اندکی در حوزۀ زبان­شناسی بالینی انجام شده است، معرفی و گسترش این حوزه، نه تنها می­تواند راهگشای خوبی در بررسی اختلال­های گفتار و زبان باشد، بلکه می­تواند مبنایی برای بررسی فرضیه­ها و نظریه­های زبان­شناسی نیز باشد. در پژوهش حاضر برای نشان دادن و تبیین رویکرد دوسویۀ پژوهش در زبان­شناسی بالینی، ویژگی­های کاربردشناسی و نحوی شش کودک مبتلا به آسیب ویژه زبانی بررسی شد. در این پژوهش علاوه بر استفاده از زبان­شناسی برای تشخیص ویژگی­های این افراد، از داده­های بالینی به­دست آمده برای تبیین یک نظریۀ زبانی استفاده گردید. ابتدا آزمون آسیب ویژه زبانی، آزمون رشد زبان و نمونۀ گفتاری از 6 کودک مبتلا به آسیب ویژه زبانی و 6 کودک همتای زبانی و 6 کودک همتای سنی گرفته شد. همۀ کودکان شرکت کننده دوزبانۀ فارسی-آذری بودند. سپس از داده­های به­دست آمده هم برای نشان دادن مشخصه­های زبانی این کودکان و هم بررسی نظریۀ زبانی استفاده گردید. بررسی ویژگی­های تصریفی و ارجاعی در کودکان مبتلا و مقایسۀ آنها با کودکان هنجار نشان داد که کودکان مبتلا از نظر دستوری (تکواژهای تصریف زمانی) نسبت به همتایان زبانی نیز ضعیف هستند اما در ویژگی­های کاربردشناسی (ارجاعی) تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهد نشد. درضمن وجود آسیب دستوری و صحت کاربردشناختی در کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی تأییدی بر حوزه­ای بودن زبان است و نشان می­دهد استفاده زبان­شناسی در بررسی اختلال­ها و از داده­های زبانی در بررسی فرضیه­ها و نظریه­های زبان­شناختی بسیار مؤثر و نتیجه بخش است.
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_2182_003c5f3fcf0bc614e0b264b37ed1f0d2.pdf
2016-03-20
1
13
زبانشناسی بالینی
تصریف
کاربردشناسی
ارجاع
حوزهای بودن زبان
حوریه
احدی
hourieha@yahoo.com
1
استادیار پژوهشکدۀ زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
احدی، حوریه (1393). «در آمدی بر زبانشناسی بالینی». طرح شمارۀ 381. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
1
احدی، حوریه، رضا نیلیپور، بلقیس روشن، و حسن عشایری (1391). «تصریف افعال در دوزبانههای دچار آسیب ویژة زبانی»، نشریة علمی پژوهشی شنوایی، سال 23، شمارة 1.
2
احدی، حوریه، رضا نیلیپور، بلقیس روشن، و حسن عشایری (1391). «مقایسه درک و بیان تکواژهای زمانی افعال بین دوزبانهها و تکزبانههای دارای آسیب ویژة زبانی»، نشریة علمی پژوهشی توانبخشی نوین، دورة ششم، شمارة 4.
3
حسنزاده، سعید و اصغر مینایی (1392). آزمون رشد زبان (نیوکامر و هامیل): انطباق و هنجاریابی، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش.
4
مالکی شاهمحمودی، تکتم (1388). «بررسی عملکردهای زبانی در کودکان فارسی زبان دارای آسیب ویژۀ زبانی»، نشریة علمی پژوهشی شنوایی، سال 20، شمارة 2.
5
Crystal, D. (2009). The scope of clinical linguistics. In Powell, T. W. and Ball, M. J. (Eds.) Clinical Linguistics (Critical Concepts in Linguistics). New York: Routledge
6
Cummings L. (2008). Clinical Linguistics, Edinburgh University Press Ltd: Edinburgh.
7
Dromi, E. Leonard, L. Adam, G. Zadunaisky-Ehrlich, S. (1999). "Verb agreement morphology in Hebrew children with specific language impairment". Journal of speech, language and hearing research, 42.
8
Fodor, F. J. (1983). The Modularity of Mind, Cambridge, MA: MIT Press.
9
Friedman, N. Givon, A. (2002). “Modularity in developmental disorders: Evidence from SLI and peripheral dyslexis". Behavioral and Brain Sciences, 25(6).
10
Halliday, M.A.K. and Matthiessen, C.M.I.M. (2004). An Introduction to functional Grammar, London: Arnold.
11
Hansson, K. Nettelbaladt, U. (2002). “Assessment of Specific Language Impairment in Swedish”, Logopedics Phoniatrics Vocology, 27(4):146-54
12
Kohnert, K. Windsor, J. Danahey Ebert, K. (2008). “Primary or specific language impairment and children learning a second language". Brain and language, 10)23(: 101-111
13
Leonard, L. (1998). Specific language impairment in children. Cambridge MA: MIT Press.
14
Rice, M. Wexler, K. Redmond, S. (1999). “Grammatically judgments of an extended optional infinitive grammar: Evidence from English speaking children with specific language impairment". Journal of speech, language and hearing research, 42, 943-961
15
Schaeefer, J. (2005). “Pragmatic and Grammatical Properties of Subject in Children with Specific Language Impairment", UCLA Working Papers in Linguistics, Papers in Psycholinguistics 2, Okabe and Nielsen (eds.), No.13
16
Van der Lely, H.J.K. (1997). "Narrative discourse in grammatical specific language impaired children: a modular language deficit?". Journal of child Language; 24(1):221-56 Van der Lely, H. Marshall, C. (2011). Grammatical-Specific Language Impairment: A Window onto Domain Specificity, In Guendouzi, J. Loncke, F. and Williams, M. (Eds.) The Handbook of Psycholinguistics and Cognitive Processes. New York, NY: Psychology Press
17
ORIGINAL_ARTICLE
استعارههای مفهومی در زبان فارسی؛ تحلیلی شناختی و پیکرهمدار
پژوهش حاضر به بررسی استعارههای مفهومی در پیکرهای نمونه از زبان فارسی میپردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهرهگیری از پایگاه دادههای زبان فارسی، پیکرهای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونهگیری و استعارههای مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. سپس این استعارهها براساس طبقهبندی لیکاف و جانسون Johnson, 1980) & (Lakoff ، در قالب استعارههای «ساختاری»، «هستیشناختی»، «جهتی» و نیز طبقهای از استعارههای مفهومی که لیکاف و ترنر(Lakoff & Turner,1989)، تحت عنوان «استعارههای تصویری» معرفی کردند، دستهبندی شدند. در گام بعدی نسبت بسامد هریک از این استعارهها در مقایسه با یکدیگر تعیین شد و تلاش شد تا پر بسامدترین حوزههای مبدأ در طبقه استعارههای هستی شناختی تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافتههای پیکرهای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزههای مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره میبرند. در خلال این پژوهش، نگارندگان به دلیل بهرهگیری از پیکره دریافتند که طبقهبندی لیکاف و جانسون(1980) از انواع استعارههای مفهومی، ملاک دقیقی برای محک یافتهها در یک پژوهش پیکره مدار نمیباشد و همچنین یافتههای پیکرهای در زبان فارسی در مواردی اصل یکسویگی در نظریه استعاره مفهومی را نقض میکنند.
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_2184_3641ded0cc9b58bf8d6a2eba500cf15e.pdf
2016-03-20
39
61
استعاره مفهومی
زبانشناسی پیکرهای
معنیشناسی شناختی
تحلیل پیکرهمدار
آزیتا
افراشی
a.afrashi@ihcs.ac.ir
1
گروه زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
AUTHOR
سید مصطفی
عاصی
smostafa.assi@gmail.com
2
گروه زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
AUTHOR
کامیار
جولایی
kamyar582002@yahoo.com
3
زبانشناسی- پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران،
AUTHOR
افراشی، آزیتا و سجاد صامت (1391). «استعارههای مفهومی رنگ در زبان فارسی:رویکردی شناختی ـ پیکرهبنیاد»، هشتمین همایش زبانشناسی، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
1
افراشی، آزیتا و محمد مهدی مقیمی زاده. «استعارههای مفهومی شرم در شعر کلاسیک فارسی» زبان شناخت، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
2
جهانگردی، کیومرث و طاهری، مرتضی (1390). «رویکرد پیکره ای به مطالعات معنایی» در مجموعه مقالات دومین کارگاه معنیشناسی انجمن زبانشناسی، به کوشش آزیتا افراشی، تهران: انجمن زبانشناسی ایران و نشر اهورا.
3
زورورز، مهدیس (1392). «استعارههای مفهومی شادی و لذت در زبان فارسی: یک تحلیل پیکرمدار»، پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
4
حسامی، تورج. (1390). «بررسی تطبیقی استعارههای مفهومی در زبانهای فارسی و اسپانیایی»، پایاننامة کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
5
دیلمقانی، سمیرا (1391). «تحول تاریخی استعارههای مفهومی در زبان فارسی؛ مطالعة موردی سمک عیار»، پایاننامة کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
6
عاصی، مصطفی (1382). «از پیکرة زبانی تا زبانشناسی پیکرهای» در: مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس زبانشناسی، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
7
کریمی، وحیده (1391). «استعارههای مفهومی درد در گویش کردی ایلام از منظر معنیشناسی شناختی»، پایاننامة کارشناسی ارشد، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
8
Deignan, A. (2005). Metaphor and Corpus Linguistics: Converging evidence in language and communication research,Amsterdam/Philadelphia: John Benjamins Publication Company.
9
Deignan, A. (2008) Corpus Linguistics and Metaphor, The Cambridge Handbook of Metaphor and Thought, Gibbs R (eds.), Cambridge University Press.
10
Grady, J. E. (2007). “Metaphor” in Geeraerts, D. and Cuyckens, H. (eds), The Oxford Handbook of Cognitive Linguistics. Oxford: Oxford University Press, s. 188-213.
11
Gries, S. Th. and A. Stefanowitsch (eds.) (2006). Corpora in Cognitive Linguistics. Corpus-based approaches to syntax and lexis. Berlin / New York: Mouton de Gruyter.
12
Kennedy, G. (1998). An introduction to corpus linguistics. London: Longman.
13
Kövecses, Z (1988). The Language of Love: The Semantics of Passion in Basingstoke, Hampshire: Palgrave Macmillan.
14
Kövecses, Z. (2000). Metaphor and Emotion: Language, Culture, and Body in Human Feeling. Cambridge: Cambridge University Press.
15
Kövecses, Z . (1990). Emotion Concepts. New York: Springer Verlag.
16
Kövecses, Z. (2005). Metaphor in Culture: Universality and Variation. Cambridge: Cambridge University Press.
17
Kövecses, Z. (2010). Metaphor: A Practical Introduction, 2nd. Edition, Oxford University Press.
18
Kövecses, Z. (2006). Language, Mind, and Culture: A Practical Introduction. New York: Oxford University Press.
19
Lakoff, G. (1987). Women, fire, and dangerous things: What categories reveal about the mind. Chicago, IL: University of Chicago Press
20
Lakoff, G. (2003[1980]). Metaphors we live by. Chicago, IL: University of Chicago Press.
21
Lakoff, G. (1993a). “The contemporary theory of metaphor”. In A. Ortony (Ed.), Metaphor and thought (pp. 202–251). Cambridge: Cambridge University Press.
22
Lakoff, G. & M. Turner (1989). More than cool reason: A field guide to poetic metaphor. Chicago, IL: University of Chicago Press.
23
Meyer, C. 2002. English Corpus Linguistics: An Introduction. Cambridge University Press.
24
Reddy, M. J. (1979/1993). “The conduit metaphor: A case of frame conflict in our language about language”. In Andrew Ortony (Ed.), Metaphor and Thought (pp. 164–201). Cambridge: Cambridge University Press. [First/second edition].
25
Steen, G. J. (1994). Understanding metaphor in literature: An empirical approach. London: Longman.
26
Stefanowitsch, A. (2006). “Corpus-based approaches to metaphor and metonymy”. In Corpus-Based Approaches to Metaphor and Metonymy. Ed. By Anatol Stefanowitsch and Stefan Th. Gries. Berlin/New York: Mounton de Gruyter.
27
Tognini-Bonelli, E. (2001). Corpus linguistics at work. John Benjamins Publishing Company, Amsterdam and Philadelphia.
28
Yan, Ding; Noël, Dirk; Wolf, Hans-Georg. (2010). “Patterns in metaphor translation: a corpus-based case study of the translation of FEAR metaphors between English and Chinese”. In Xiao, Richard, ed., Using Corpora in Contrastive and Translation Studies, 40-61. Newcastle upon Tyne: Cambridge Scholars Publishing.
29
ORIGINAL_ARTICLE
گویشوران زبان و باهمآیی
بهکارگیری واژههای متناسب در کنار هم، یکی از مشکلترین وظایف زبانی زبانآموزان دوم/خارجی است. درمقابل، گویشوران بومی، در این باره که کدام واژهها را باید در کنار هم بهکار برد، دانش گستردهای دارند؛ و آنها میتوانند واژههای مختلف را بهدرستی در کنار هم قرار دهند. این دانش، یکی از تواناییهای اساسی گویشوران بومی است. درکنارهمقرارگرفتن واژهها را «باهمآیی» مینامند. کاربرد خاصِّ باهمآییها به شکلی همانند گویشوران بومی، مسئلهای حساس است؛ اما این وظیفه برای گویشوران غیربومی آسان نیست. بنابراین، در این زمینه باید به آنان آموزش داد؛ با این حال، «بهطور کلی مشخص نیست که کدام باهمآییها را باید آموزش داد و چگونه». خطاهایی که در استفاده از واژهها رخ میدهد، ممکن است بهدلیل تفاوتهایی باشد که بین زبانهای مبدأ و مقصد وجود دارد. آگاهی از دلایل بروز خطاهای احتمالی بههنگام یادگیری باهمآییها، برای زبانآموزان بسیار مفید است. در این مقاله سعی شده است باهمآییهایی معرفی شود که(بهدلیل تفاوت در دو زبان مبدأ و مقصد) احتمال زیادی دارد زبانآموزان در بهکارگیری آنها دچار اشتباه شوند.
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_2185_46c31b85068fcec7e848ae4a31442657.pdf
2016-03-20
63
74
باهمآیی
گویشور بومی/غیربومی
زبانآموز دوم/خارجی
زبان مبدأ
زبان مقصد
آموزش
یادگیری
منیژه
بهبودی
manijehbehboudi@yahoo.com
1
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد تهران جنوب
LEAD_AUTHOR
باطنی، محمدرضا (1348). توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی، تهران: امیرکبیر.
1
پالمر، فرانک (1374). نگاهی تازه به معنیشناسی، ترجمۀ کوروش صفوی، تهران: نشر مرکز.
2
صفوی، کورش (1379). درآمدی بر معنیشناسی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
3
Bahns, J. (1993). “Lexical Collocations: A Contrastive View”, ELT Journal 47(1), 56-63.
4
Benson, M. and Hadumod (1996). Routhlege Dictionary of Language and Linguistics, translated and edited by Gregory Trauth and Kerstin Kazzizi, London: Routhledge.
5
Coady, J. and Huckin(1997). Teaching Second Language Vocabulary Acquisition. CUP.
6
Cruse, D. A. (1986). Lexical Semantics, reprinted: 1991, Cambridge: Cambridge University Press.
7
Firth, J. R. (1957). “A Synopsis of Linguistic Theory.1930-1955 [In:] Studies in linguistic Analysis”, Papers in Linguistics, 1934-1951, Oxford: Oup 1957.
8
Halliday, M. A. K. and Hasan, Ruqaiya (1976). Cohesion in English, London: Longman.
9
Hartmann, R. R. K. and James, Gregory (1998). Dictionary of Lexicography, London: Routheledge.
10
Hill, J. (1999). Collocational Competence: New Perspectives on Vocabulary Teaching Collocation, edited by M. Lewis, Hove LTP.
11
Hunston, S.; Francis, G.; Manning, E. (July 1997). “Grammar and Vocabulary: Showing the Connection”, ELT Journal 51(3).
12
Jariuleviene, Kavallauskiene (Oct. 2000). “To Translate or Not to Translate in Teaching ESP?”, A Journal for English.
13
Leewise, M. (1993). The Lexical Approach, London: Language Teaching Publications.
14
Lewis, M. (1994). The Lexical Approach, The State of ELT and A Way Forward Language Teaching Publications.
15
Lewis, M (1997). Implementing the Lexical Approach.
16
Lyons, John (1996-1997). Linguistics Semantics: An Introduction, vols. 1-2, Cambridge: Cambridge University Press.
17
Mccarthy, M. (1993). Vocabulary, Oxford: Oxford University Press.
18
Nowruzi Khiabani, Mehdi (1378). “Sources of Collocational Clashes”, Language and Literature, year two, no. 7/8/1-11.
19
Sincalair, J. (1991). Corpus Concordance Collocation. Oxford: Oup.
20
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی بازنمایی کنشهای اجتماعی در مجموعه داستان زن زیادی از جلال آل احمد بر اساس الگوی ونلیوون (2008)
تحلیل گفتمان انتقادی زیر شاخه­ی تحلیل گفتمان است که با ترکیبی از دو شرط بین رشتهای و شرط انتقادیبودن توصیف میشود. در تحلیل گفتمان انتقادی، اعتقاد بر این است که در زیرساخت همهی متون و گفتمانها، شکلی از ایدئولوژی نهفته است که ساخت و معنی متن و گفتمان را تعیین میکند. به گفته تئون ای وندایک هدف تحلیل گفتمان، رونمایی، اطلاع دادن و مقاومت در برابر نابرابریهای اجتماعی است. به عقیدهی وی چنین تحلیلی، منتقد را قادر خواهد ساخت تا آن گونههای گفتمانی را که از قدرت سوء استفاده میکنند و بیعدالتی را رواج میدهند، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. هدف از بررسی این پژوهش، بازنمایی کنش اجتماعی در مجموعه داستان زن زیادی از جلال آل احمد بر اساس الگوی ون لیوون(2008) میباشد که نگارندگان به این دلیل که مجموعه داستان­های این نویسنده، هم در دوران خود و هم امروزه نیز میان اقشار مختلف محبوبیت خود را دارد این عنوان را جهت بررسی انتخاب نمودهاند. در این پژوهش از روش توصیفی و کتابخانهای برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است بدین صورت که پس از انتخاب متون، الگوی مورد بحث روی آنها بررسی شده و در نهایت از آزمون خی برای مشخص شدن میزان رازگونگی متون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشانگر این است در این مجموعه داستان میزان صراحت بیشتر از پوشیدگی است.
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_2186_fc667b0333599a502d886df3c12c4af5.pdf
2016-03-20
77
97
تحلیل گفتمان انتقادی
الگوی ون لیوون(2008)
کنش اجتماعی
آلاحمد
زن زیادی
محمود
جنیدی جعفری
mahmood_ joneidi@yahoo.com
1
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات انسانی
AUTHOR
طوبی
خاقانی
t.khaghani@gmail.com
2
زبانشناسی
LEAD_AUTHOR
آقاگلزاده، فردوس (1386). «رویکردهای غالب در تحلیل گفتمان انتقادی»، زبان و زبان شناسی، س 3 ، ش 1 ، تهران: انجمن زبان شناسی.
1
آقاگلزاده، فردوس (1385). تحلیل گفتمان انتقادی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
2
انوری، حسن و حسن گیوی (1374). دستور زبان فارسی. تهران: موسسه فرهنگی فاطمی.
3
باغینیپور، مجید (1380). سخن کاوی انتقادی، تحلیلی کوتاه در بازتاب قدرت در زبان، مجله زیان شناسی، شماره دوم، سال شانزدهم: 20-2.
4
پهلواننژاد، محمدرضا و محمدهادی فلاحی (1388). «شیوههای بازنمایی کارگزاران اجتماعی در نشریات دوران مشروطه از نظر گفتمانشناسی انتقادی با عنایت به مؤلفههای گفتمانمدار جامعهشناختی ـ معنایی»، مجلة زبانشناسی و گویشهای خراسان، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی مشهد (علمی پژوهشی)، ش 1.
5
حقیقت، سیدصادق (۱۳۸۷). روششناسی علوم سیاسی، قم: انتشارات دانشگاه مفید.
6
حیدری تبریزی، حسین و سیدآیتالله رزمجو (1384). «شیوههای تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در گفتمان فارسی: تحلیل توجیهی گفتمان با عنایت به مؤلفههای جامعهشناختی ـ معنایی»، نشریة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، شمارة مسلسل 195.
7
شکرفروش، مهناز (1388). «بازنمایی کارگزاران اجتمـاعی راجع به مسئلة انرژی هستهای ایران در روزنامههای فارسی و انگلیسی زبان»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم و تحقیقات فارس، شیراز.
8
شهبازی (1378). «تجزیه و تحلیل گفتمانی و متنی غزلیات عاشقانة سعدی»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز.
9
صلحجو، علی (1377). گفتمان و ترجمه، تهران: نشر مرکز.
10
فرد، فوزیه (1383). «مقایسة تحلیل گفتمان انتقادی داستانهای کودکان و داستانهای کوتاه بزرگسالان»، پایاننامة کارشناسی ارشد، شیراز.
11
فرکلاف، نورمن (1995). تحلیل انتقادی گفتمان، گروه مترجمان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
12
قنبری، لیلا (1383). «مطالعة تحلیل انتقادی گفتمان داستانهای کوتاه معاصر بزرگسال و نوجوان»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز.
13
ون دایک، تئون ای (1998). از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی، ترجمة علیرضا خرمایی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
14
یارمحمدی، لطفالله (1380 ). «شیوهای در تحلیل گفتمان و بررسی دیدگاههای فکری ـ اجتماعی»، نامة فرهنگ، دورة سوم، ش 42.
15
یارمحمدی، لطفالله (1380). «واژگان هستهای و غیرهستهای در واژگانشناسی مقابلهای تجزیه و تحلیل گفتمانی انتقادی و ترجمة ادبی»، نامة فرهنگستان علوم، ش 17.
16
یارمحمدی، لطفالله (1381). «تحلیل گفتمانی با استفاده از مؤلفههای جامعهشناختی ـ معنایی گفتمانمدار با عنایت به تصویرسازی کارگزاران اجتماعی»، نشریة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ش 10 و 11.
17
یارمحمدی، لطفالله (1382). «تحلیل انتقادی سرمقالهها و یادداشتهای روز از میان روزنامههای تهران»، نامة فرهنگ، دورة سوم، شمارة مسلسل 39.
18
یارمحمدی، لطفالله (1383). گفتمانشناسی رایج و انتقادی، تهران: هرمس.
19
یارمحمدی، لطفالله و لیدا سیف (1383). «بازنمایی کارگزاران اجتماعی در مناقشات فلسطین و اسرائیل از طریق ساختارهای گفتمانمدار جامعهشناختی ـ معنایی»، ششمین همایش زبانشناسی، مجلة دانشگاه علامه طباطبائی، تهران.
20
یاسمی، کلثوم (1387). «بازنمایی کارگزاران اجتمـاعی در متون ادبی کتب ادبیات فارسی دورة متوسطه با عنایت بـه مؤلفههای جامعهشناختی ـ معنایی»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم و تحقیقات فارس، شیراز.
21
Amal-saleh, E. (2004). “The Representation of Social Actors in The EFL Textbook in Iran”, Unpublished Ph, D. Dissertation, Shiraz University, Shiraz, Iran.
22
Bernstein, B. (1990). The structure of Pedagogic Discourse, London: Routledge.
23
Brown, G. and G. Yule. (1983). Discourse Analysis, Cambridge: Cambridge University Press.
24
Davatgarzadeh, G. (2007). “The Representation of Social Actors in Interchange Third Edition Seris: Critical Discourse Analysis with Respect to the Socio-Semantic Features”, Unpublished MA Thesis, Shiraz University, Shiraz, Iran.
25
Fairclough, N. )1989(. Language and Power, London: Longman.
26
Fairclough, N. (1992). Discourse and Social Change, London: Polity Press.
27
Fairclough, N. )1995a(. Critical Discourse Analysis, London: Longman.
28
Fairclough, N. (1995b). Media Discourse, London: Edward Arnold.
29
Fairclough, N. (1998). “Political discourse in the media: an analytical framework”, In A. Bell and P. Garrett (eds.), Approaches to Media Discourse, Oxford: Blackwell.
30
Firth, J. R. (1934). Personality and Language in Society, in Papers in Lingistics.
31
Foucault, M. (1984). The Order of Discourse, In R. Young (ed.), Untying the Text, 48-78 , Routledge.
32
Foucault, M. (1972). The Archaeology of Knowledge, Translated by A. Sheridan. London: Routledge. [1969]
33
Fowler, R., B. Hodge, G. Kress, and T. Trew (1979). Language and Control, London: Routledge and Kegan Paul.
34
Fowler, R. (1991). Language in the News: Discourse and Ideology in the Press. London: Routledge.
35
Fowler, R. (1993). Language in the News: Discourse and Ideology in the Press, Newyork: Routledge.
36
Givon, I. (1979). On understanding Grammar, NewYork: Academic Press.
37
Halliday , M.A.K. (1985). Introduction to Functional Grammar, London: Arnold.
38
Hodge, R. and G. kress (1988). Social semantics, Cambridge: Polity press.
39
Hodge, R. and G. Kress (1993). Fanguage as Ideology, London: Routledge.
40
Kress, Gun ther (1985). “Ideo logical structures in discourse”, In Teun A. van Dijk (Ed.), Hand book of Discourse Analysis, Vol. 4.
41
Kress, G., Hodge, R., 1979. Language as Ideology, London: Routledge.
42
Khosravi-nik, M. (2000). “The Relationship between Ideological Structures and Discursive Structures of the Editorials and Commentaries in a Selected Sample of Iranan Daily Newspaper. A Critical Discourse Perspective”, M.A. Thesis, Shiraz: Shiraz University.
43
Khosravi-nik, M. (2008). Actor, Action, and Argumentation: Towards a Systematisation of CDA Analytical Ctegories in the Reresentation of Social Actors, Pre- publition, London: Lancaster university.
44
Kress, G. (1985). Discourse, Text, Readers and the Pro-nuclear Argument In: Chilton, P., (eds.).
45
Kress, G. and T. Van Leeuwen (2001) Multimodel Discourse Analysis-The modes and media of contemporary communication, London: Arnold.
46
Leeuwen, T. and R. Wodak (1999). “Legitimizing immigration control: discourse historical analysis”, In Discourse Studies, 1(1).
47
Leeuwen, T. Van. (1996). “The Represantation of Social Actors”, in Caldas-Coulthard, C. R. and Coulthard, M. (ed.) Texts and Practices, London: Routledge.
48
Leeuwen, T. Van. (2008). Discourse and practice: new tools for critical discourse analysis, Oxford University Press
49
Malmkyar, K. (2000). The linguistics Encyclopedia, New York: Routledge.
50
Mc Coy, kate (1997). “White noise the sond of epidemic: Reading/ writing: a climate of intelligibility around the "Crisis" of difference”, Qualitative studies in Education, 10 (3).
51
Mobashernia, R. (1992). “A Discoursal Analysis of Scientific Writtings in English and Persian with Concentration on Medical TextS”, M.A. Thesis, Shiraz: Shiraz University.
52
Merskin, Debra (1999). Adolescence, advertising and the ideology of menstruation. Sex Roles: A journal of Research Research. Retrieved from http://www.Findarticles.com .
53
Namjoo, P. (2003). “The Way Discursive and Ideological Structures are Related in Two Sets of Speeches on Terrorism”, M.A. thesis Shiraz: Shiraz Uninersity.
54
Oktar, Lutfiye (2001). “The ideological organization of representational processes in the presentation of us and them”, Discourse and society, 12 (3).
55
Richards, J. and R. Schmidt (2002). Dictionary of language teaching & applied linguistics, Pearson Education Limited.
56
Sapir, E. (1949). Selected Writings of Edward Sapir in Language, Culture and personality, university of California press.
57
Van Dijk, T. (1986). Racism in the Press, London: Arnold.
58
van Dijk, T. (1998). Ideology: A Multidisciplinary Approach, London: Sage Publications.
59
Van Dijk, T. A. )2001(. “Multidisciplinary CDA: a plea for diversity”, In R. Wodak & M. Meyer )eds(., Methods of Critical Discourse Analysis. London: SAGE Publications.
60
Van Dijk, T. (1987). Communicating Racism: Ethnic Prejudice in Thought and Talk, Newbury Park, CA: Sage.
61
Van Dijk, T. (1991). Racism and the Press, London: Routledge.
62
Van Dijk, T. (1993). Elite Discourse and Racism, Newbury Park, CA: Sage.
63
Wodak, R. and M. Meyer (eds.) (2001). Methods of Critical Discourse Analysis, SAGE Publications, Darali, G. (2007).
64
ORIGINAL_ARTICLE
روششناسی پژوهش در مطالعات گویششناسی
هدف مقالۀ حاضر بررسی روش پژوهش در چهار رویکرد جغرافیای گویشی، گویش­شناسی اجتماعی، گویش­شناسی ادراکی و گویش­شناسی پیکره-بنیاد به عنوان رویکردهای سنتی و جدید در مطالعات گویشی است. با این هدف، ابتدا به اختصار به زبان­شناسی تاریخی-تطبیقی در مقام خاستگاه شکل­گیری گویش­شناسی به عنوان یکی از شاخه­های زبان­شناسی اشاره می­شود. سپس، تاریخچه، هدف، روش گردآوری، تحلیل و ارائۀ نتایج در چهار رویکرد مورد نظر با استفاده از روش توصیفی شرح و با یکدیگر مقایسه می­گردد و انگارۀ روش­شناسی هر یک از رویکرد­ها ارائه می­شود. مطالعات گویش­شناختی تحت تأثیر زبان­شناسی تاریخی-تطبیقی و با تمرکز بر تنوع­های زبانی در نواحی مختلف جغرافیایی، به ویژه نواحی روستایی آغاز شد و در نتیجۀ عوامل گوناگون و مهم­تر از همه توسعه و پیشرفت ابزارهای فنی ضبط، ثبت و تحلیل داده­ها و نیز پیدایش گرایش­های میان­رشته­ای دستخوش تغییرات فراوان شده است. در گویش­شناسی اجتماعی و ادراکی تأثیر مؤلفه­های اجتماعی و نگرش­های زبانی بر مشخصه­های زبانی و ادراک مرزها و ارزش­های زبانی مورد بررسی قرار می­گیرد. گویش­شناسی پیکره-بنیاد نیز از آمیختن علوم رایانه و آمار با مطالعات زبانی شکل گرفته است. بر خلاف گویش­شناسی سنتی که بیشتر به مطالعۀ مشخصه­های واجی و واژگانی در زبان مردان مسنِ روستایی توجه داشته است، امروزه اقشار مختلف در جوامع شهری و روستایی، انواع مشخصه­های زبانی به­ویژه دستوری، تحلیل­های کمی و کیفی رایانه­ای و آماری، نگرش­های زبانی و بررسی­های شناختی در کانون توجه قرار دارند.
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_2190_386d7aa9f2f31bb68cb15ed28f6223f5.pdf
2017-02-19
117
143
روش پژوهش
جغرافیای گویشی
گویششناسی اجتماعی
گویششناسی ادراکی
گویش-شناسی پیکره-بنیاد
آتوسا
رستم بیک تفرشی
atus_art@yahoo.com
1
پژوهشکدۀ زبانشناسی ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
[1]. ویرایش 2004 این کتاب نیز در دسترس است.
1
[1]. برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به تارنمای پایگاه دادههای زبان فارسی به آدرس: http://pldb.ihcs.ac.ir/
2
[1]. این رویکرد به گویششناسی شهری (urban dialectology) نیز شهرت دارد (Chambers and Trudgill, 2004).
3
[1]. http://www.britannica.com/EBchecked/topic/342418/linguistics/35141/Social-dialectology
4
ORIGINAL_ARTICLE
شعر منظوم و نثر شاعرانه در زبانهای هندواروپایی
زبان­شناسی تطبیقی برای شناخت زبانها دو روش مشخص دارد: روش رده­شناختی و روش تکوینی. هدف روش نخست تثبیت ویژگیهای همگانی زبانها و هدف روش تکوینی، تدوین تاریخ زبانهاست. زبان­شناس تطبیقی برای هر زبانی یک اصل مسلم و یک فرض دارد. اصل مسلم نزد ایشان مشابهت­های بسیار زبانهاست که نمی­توان آنها را حمل بر اتفاق یا وام­گیری کرد. فرض آنان بر این است که این زبانها از یک اصل مشترکی منشأ گرفتهاند و اختلافات کنونی میان آنها نتیجۀ تحولی است که زبانهای هر گروه، پس از جدایی از نیای اصلی، پذیرفتهاند. بررسی زبان­ها از طریق روش تطبیقی، بازسازی ویژگی­های بنیادی دستور و واژگان زبان فرضی را ممکن می­سازد، که این خود آغازی برای توصیف تاریخی زبان­های وابسته است. بر اساس مطالعات زبان­شناسی تطبیقی، زبان دارای دو بعد است، یکی توصیفی، یعنی بعد زبانی و دیگری هنری و شعری. بعد زبانی به دنبال عاملی است که یک پیام زبانی را به یک اثر هنری تبدیل می­کند. مقایسۀ الگوهای شاخص در زبان­های هندواروپایی امکان باسازی زبان­ها را تا رسیدن به زبان مشترک اصلی، نیز شناخت ویژگیهای شعر منظوم و نثر شاعرانه را فراهم می­سازد. بر اساس این مقایسه می­توان دریافت که در جوامع سنتی هندواروپایی، زبان شاعرانه در صلاحیت متخصصانی بوده است که انگیزۀ شاعری داشته، امّا جز سرودن شعر، وظایف دیگری از نوع موبدی، پیشگویی و مداحی را نیز عهدهدار بوده­اند. اصطلاحات بازمانده در برخی از شاخه­های زبانی این خانواده، هم در بُعد واژه­ها و هم در چهارچوب وظایف و خویشکاری­های شاعران، در شرق و غرب یکسان است و از خلال این مشترکات می­توان هم از پایگاه اجتماعی شاعر آگاه شد و هم اصطلاحات مربوط به شعر را در شاخه­های زبانی خانوادۀ هندواروپایی باز شناخت. در گفتار پیش رو کوشش شده است با تأکید بر شاخۀ هندوایرانی زبان­ها، زبان شعری و شکل آغازین آن بر اساس داده­های موجود باسازی و توصیف شود.
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_2188_be484b9f5bd86c4c75b1b67ef884cae7.pdf
2017-02-19
145
165
زبان هندواروپایی
زبانشناسی تطبیقی
زبانشناسی درزمانی و همزمانی
شعر منظوم و نثر شاعرانه
مفاهیم شعری
ریگودا
گاهان
مهشید
میرفخرایی
mahshidmirfakhraie@yahoo.com
1
فرهنگ و زبانهای باستانی، پژوهشکده زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
Bartholomae, C. (1961). Altiranisches Wӧrterbuch, Berlin.
1
Geldner, K. F., (ed.). (1886-1896). Avesta, the Sacred Books of the Parsis, Stuttgart.
2
Geschevitch, I. (1967). The Avesta Hymn to Mithra, University Press, Cambridge.
3
Hintze, A. (2007). A Zoroastrian Liturgy. The Seven Chapters (Yasna 35-41), Wiesbaden.
4
Humbach, H. and K. Faiss (2010). Zarathushtra and His Antagonists, Wiesbaden.
5
Humbach, H. (1991). The Gāthās of Zarathushtra, 2 parts, Heidelberg.
6
Madan, D. N. (1911). The Complete text of the Pahlavi Dinkard, 2 parts, Bombay.
7
Monier-Willams, M. (1976). A Sanskrit- English Dictionary, Delhi.
8
Narten. S. J. (1986). Der Yasna Haptaŋhāiti, Wiesbaden.
9
Thieme, P. (1975). "Wurzel "yat" im Veda und Avesta'', In: Acta Iranica 6.
10
Watkins, C. (1995). How to kill a Dragon, Oxford University.
11
West, M. L. (2007). Indo-European Poetry and Myth, Oxford University Press, Oxford.
12
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی تطبیقی به فرایندهای ششگانة هلیدی در متون تألیفی و ترجمهای پزشکی
هدف از این پژوهش توصیف ساختمان نقشی متون تألیفی و ترجمهای تخصصی رشتة پزشکی بهمنظور یافتن ارتباطی میان آنهاست. سؤالهای اصلی در این پژوهش عبارتاند از: 1. چگونگی کمیت و کیفیت فرایندهای ششگانة هلیدی در متون تألیفی و ترجمهای حوزة پزشکی و 2. تأثیر تفاوت توزیع فرایندها در فهمپذیری متون این گونة علمی زبان فارسی. به این منظور، 2000 بند از چهار کتاب ترجمهای با 2000 بند از چهار کتاب تألیفی پزشکی انتخاب و مقایسه شدند. الگوی استفادهشده در این پژوهش، فرانقش تجربی و شش فرایند مادی، رابطهای، ذهنی، وجودی، بیانی، و رفتاری موجود در آن است. پس از انتخاب بندها، بهصورت تصادفی، فرایندهای بهکاررفته در آنها شناسایی و سپس توصیف و تحلیل آماری شدند. تفاوت در درکپذیری متون ترجمهای و تألیفی طی یک نگرشسنجی انجام شد. در این نظرسنجی مشخص شد که 3/79 درصد دانشجویان کارشناسی در درک مفاهیم متون ترجمهشده مشکل دارند. دادهها نشان دادند که، در برخی از بازههای زمانی، رابطة نزدیکی بین فرایندهای متون تألیفی با ترجمهای برقرار است، اما شواهدی دال بر تأثیرگذاری متون ترجمه بر تألیف یا، بهرعکس، بهلحاظ توزیع فرایندها مشاهده نشد. هرچند شاهد تأثیرپذیری نسبی مترجم از ساختار نقشی متن مبدأ بودیم.
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_2229_82674cc4843f286c129111b1b8437e5e.pdf
2016-03-20
99
118
فرانقش تجربی
فرایند
گونة علمی
دستور نقشگرای هلیدی
یحیی
مدرسی
ymodarresi@yahoo.com
1
هیات علمی پژوهشگاه
AUTHOR
معصومه
حاجیزاده
ms.hajizadeh78@gmail.com
2
زنشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گورنوشتة پهلوی ساسانی نویافتهة درجَدوَلِترکیِ بالادهِۀِ کازرون (کازرون هفده)
کتیبة حاضر یکی دیگر از گورنوشتههای متعددی است که در منطقة کازرون یافته شده است. تاکنون حدود هفده کتیبه از این منطقه پیدا و خوانده شده است که غنای حضور زردشتیان در سه چهار قرن نخست هجری در این منطقه و نیز حضور کتابت مستمر، از دوران ساسانیان تا سدههای نخستین اسلامی در ایران، را گواه است. این گورنوشتهها، همچون تمامی گورنوشتههای دیگر، به الفبای متصل کتابی (پهلوی ساسانی) نوشته شده است. نام آمده بر این کتیبه «مهربوزید» پسر «مِهبوزید» است که در ماه آبان درگذشته است.
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_2887_09f7a46d8556605efb12892a64595102.pdf
2016-03-20
191
196
گورنوشته
پهلوی ساسانی
کازرون
کتیبه
سیروس
نصرالهزاده
cyrusnasr@gmail.com
1
دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشکدۀ زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
نصرالهزاده، سیروس (1385). کتیبههای پهلوی کازرون، کازرونیه، تهران: نشر کازرونیه.
1
نصرالهزاده[s1] ، سیروس (زیر چاپ). کتیبههای[ v2] خصوصی دورة ساسانی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی[editor 23] .
2
Gignoux, Philippe (1986). Noms propres sassanides en moyen-perse épigraphique, Iranisches Personennamenbuch II/2, Wien.
3
Gignoux, Philippe (2003). Noms propres sassanides en moyen-perse épigraphique Supplément (1986-2001), Iranisches Personennamenbuch II/3, Wien.
4
Gignoux, Ph, Jullien, Ch, Jullien, F. (2009). Iranisches Personennamenbuch, Band VII: Iranische Namen in Semitischer Nebenuberlieferungen, Faszikel 5: Noms Propres Syriaques d`Origine Iraniennes, Wien.
5
[s1]لطفا حذف شود نصراله زاده
6
[ v2]اگر چاپ نشده حذف شود
7
[editor 23]خانم وزوایی جان به کتاب زیر چاپ نمیتوانیم ارجاع دهیم. لطفا درباره این موضوع با آقای نصرالله زاده مشورت بفرمایید. سپاس.
8