پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
بررسی ابزارهای خلاقیت استعاری در شعر معاصر از منظر معنیشناسی شناختی
1
27
FA
آرش
آقابزرگیان معصومخانی
0000-0001-5158-4390
گروه زبانشناسى، واحد تهران مرکزى، دانشگاه آزاد اسلامى، تهران، ایران
bozorgianarash@gmail.com
مریم
ایرجی
0000-0001-7026-7606
گروه زبانشناسى، واحد تهران مرکزى، دانشگاه آزاد اسلامى، تهران، ایران.
miraji180@gmail.com
حیات
عامری
گروه زبانشناسى، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
h.ameri@modares.ac.ir
10.30465/ls.2022.38382.2003
این پژوهش بر اساس رویکرد معنیشناسی شناختی به بررسی ابزارهای گسترش، پیچیدهسازی، پرسش و ترکیب جهت توصیف خلاقیت استعاری درون- مبدأ در شعر معاصر پرداخته است. جامعه آماری شامل منتخبی از اشعار سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و فریدون مشیری است که به روش نمونهگیری تصادفی ساده و بر مبنای نسبتی برابر (از هر شاعر 2 دفتر شعری و از هر دفتر 9 قطعه شعر) انتخاب شده است و سپس چگونگی کاربرد و میزان فراوانی ابزارهای خلاقیت استعاری در آن مورد توصیف و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پیرامون چگونگی کاربست ابزارهای خلاقیت استعاری نشان میدهد که شاعران معاصر ضمن کاربرد تکگانه هر یک از این ابزارها، در مواردی نیز نسبت به کاربرد توأمان آنها جهت خلق نمونههای بدیع اقدام نمودهاند. مطابق این روند 15% از مجموع کل نمونهها مستخرج از جامعه آماری شامل کاربرد توأمان ابزارها بود و نمونههایی از کاربرد دوگانهی گسترش و پیچیدهسازی، گسترش و ترکیب، و همچنین کاربرد سهگانهی پیچیدهسازی، پرسش و ترکیب شناسایی شد. از سوی دیگر یافتههای حاصله پیرامون فراوانی ابزارهای خلاقیت استعاری نشان میدهد که ابزار ترکیب در مجموع کل نمونهها از بیشترین میزان کاربرد برخوردار است و ابزارهاى پیچیدهسازی، گسترش و پرسش به ترتیب در ردههاى بعدی قرار دارند.
معنی شناسی شناختی,استعاره,گسترش,پیچیدهسازی,پرسش,ترکیب
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7328.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7328_9f3fee3b73d680d48b5473405c7670c7.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
هویت زبانی در شهنشاهنامه صبا نمونهای از بازخوانی مفاهیم کهن ملیت و وطنگرایی
29
47
FA
مسلم
احمدی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه افسری امام علی (ع)(نویسنده مسئول)
zmahmady@yahoo.com
یحیی
حسینایی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه افسری امام علی (ع)
hosseinaiyahya@yahoo.com
10.30465/ls.2022.30686.1856
زبان مشترک یکی از عوامل مهم تعریفکننده هویت و ملیت گروههای انسانی به شمار میآید. این زبان در واقع نقش عمدهای در برقراری ارتباط میان ساکنان گوناگون یک سرزمین بازی میکند. زبان و ادبیات فارسی، به دلیل ویژگیهای ارزشمندی که دارد، به عنوان محور اصلی تمدن و فرهنگ ایرانی و عاملی وحدتآفرین مطرح بوده است. دوره قاجار نقطه آغاز برخورد ایران با دنیای خارج بود. در اثر این برخورد، وجوه تمایز و تفارق «خود» از «دیگری» برجسته شد. توجه به «هویت» بی آنکه درباره آن سخنی به میان آید، در آثار مکتوب دوره قاجار ظاهر شد. صبا یکی از معروفترین و به بیانی بزرگترین شاعر دوره جنگهای ایران و روس است. وی با بازخوانی مفاهیم کهن ملیت و وطنگرایی، هویت زبانی در شهنشاهنامه را به شیوه جدیدی بازآفرینی کرده است. در این جستار، هویت زبانی در شهنشاهنامه با شیوه توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از روش کتابخانهای و سندکاوی مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای تحقیق نشان می-دهد که صبا توانسته است با خلق مفاهیمی همچون نوگرایی و بازآفرینی زبانی، آوردن کلمات جدید فرنگی و لغات تازه و نمایش نقش بنیادین زبان فارسی در پاسداشت هویت ملی، به اهمیت زبان فارسی، در حفظ و تحکیم ملیت و وطنگرایی در جامعه بپردازد.
هویت زبانی,ملیت,صبا,شهنشاهنامه,قاجار
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7330.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7330_449eca2f6943820e1bcc5bb453d1ebce.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
خاستگاه واکه های پیشین گرد در برخی زبانهای ایرانی نو
49
73
FA
محمد مهدی
اسماعیلی
8612-8185-0006-0000
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران،
esmaaili@gmail.com
10.30465/ls.2022.39831.2037
واکههای پیشینِ گرد در نظام آوایی زبانهای ایرانی دورة باستان و میانه وجود نداشتهاند، ولی در اثر تغییر و تحوّلات آوایی در تعدادی از زبانهای ایرانی نو مشاهده میشوند و حتی در برخی از آنها نقش واجی نیز دارند. در واقع میتوان گفت با تغییر در تعداد و شمار واجهای این زبانها انشقاق واجی رخ داده است. این مقاله که به بررسی این دگرگونی درزمانی در تعدادی از این زبانها، بهخصوص دو گونه از زبانهای مرکزی ایران میپردازد نشانگر آن است که مهمترین عامل این تغییر، فرایند پیشینشدگی واکهای یعنی تغییر از جایگاه پسین به جایگاه پیشین یا پیشینتر است که در بیشتر این زبانها ظاهراً بهصورت غیرمشروط رخ داده است، اگرچه درمواردی گردشدگی واکههای پیشین، همگونی واکهای و تغییر توالی چند آوا نیز در پیدایش این واکهها دخیل بودهاند. همچنین دیگر یافتة این تحقیق بیانگر آن است که پیشینشدگی واکهای در برخی زبانها باعث پیدایش بیش از یک واکة پیشینِ گرد شده که مورد دوم یعنی واکة میانی (یا نیمافراشته) معمولاً در پژوهشهای قبلی مغفول مانده و ذکری از آن نشده است.
واکههای پیشین گرد,پیشینشدگی,تغییر غیرمشروط,زبانهای ایرانی نو,زبانهای مرکزی
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7411.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7411_26b1d3ab3ac0cb5a05cd506e64c4b327.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
چارچوبهای ارجاع سطح افقی در زبان فارسی
75
100
FA
سهند
الهامی خراسانی
دکترای زبانشناسی همگانی، گروه زبانشناسی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
sahandelhami@gmail.com
10.30465/ls.2022.28068.1817
مقالهی حاضر چارچوبهای ارجاع نسبی و ذاتی سطح افقی را در زبان فارسی بررسی میکند. دادههای واقعی زبانی از پنج جفت گویشور با استفاده از 48 عکس بازی استاندارد «توپ و صندلی» (بوهنمایر، 2008) اخذ شدهاند. تحلیل دادهها نشان داد در سطح افقی کاربرد چارچوب ارجاع نسبی به وضوح غالب است، اما کاربرد چارچوب ذاتی هم نادر نیست. چارچوب ارجاع ذاتی درخصوص صندلی بسیار بیشتر از توپ به کار رفته است و بهعلاوه درخصوص صندلی عمدهی موارد کاربرد آن مستقیم بوده، درحالیکه درخصوص توپ بهندرت کاربرد مستقیم وجود داشته و از اینجا لزوم تفکیک اطلاعات مربوط به موقعیت قرار گرفتن یک شیء از اطلاعات مربوط به جهت قرار گرفتن آن مشخص شده است. رابطهای بهکاررفته هم در چارچوب نسبی و هم در چارچوب ذاتی درخصوص توپ متنوعتر از صندلی بودهاند. نگاشت مختصهها در چارچوب ارجاع نسبی نیز در زبان فارسی از نوع بازتابی است که در آن محور جلو-پشت وارونه میشود، اما محور چپ-راست بدون تغییر باقی میماند.
چارچوبهای ارجاع مکانی,سطح افقی,چارچوب ارجاع نسبی,چارچوب ارجاع ذاتی,زبان فارسی
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7622.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7622_978cae737cd5a360ed3fc07de13f23a1.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
بررسی چگونگی مفهومسازی، درک و انتقال معنی توسط فضاسازهای ذهنی در ادبیات کودکان در زبان کردی
101
134
FA
جلال
تباشیر
دانشآموختة زبانشناسی همگانی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار (نویسندة مسئول)
tabashir.j@yahoo.com
ناهید
یاراحمدزهی
استادیار زبانشناسی همگانی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار
n.yarahmadzehi@cmu.ac.ir
امیر
محمدیان
استادیار زبانشناسی همگانی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار،
amir.mohamadian@cmu.ac.ir
10.30465/ls.2022.33862.1914
پژوهش حاضر به بررسی فضاسازهای ذهنی در ادبیات داستانی کودکان در زبان کردی میپردازد با این هدف که مشخص سازد کاربرد فضاسازها در ادبیات داستانی کودکان چگونه است و چگونه به مفهومسازی و انتقال مفاهیم کمک میکنند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا پیکرهای از متون نوشتاری کتاب داستانهای کودکان در زبان کردی ساخته شود. این پیکره شامل ٢٠ جلد کتاب داستان (١٠ جلد با نویسندة مرد و ١٠ جلد با نویسندة زن) است که در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع ١٠٠٢ جمله که انواع فضاسازها در آنها استفاده شده بود یافت شد، سپس تعداد ٢٤ جمله به شیوهای تصادفی استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی و تحلیل این جملات با هدف مشخص نمودن چگونگی عملکرد فضاسازهای ذهنی در ایجاد فضاهای ذهنی و انتقال مفاهیم نشان میدهد که وجود فضاسازها یک عنصر بسیار مهم در درک و انتقال مفاهیم در ادبیات کودکان بوده و عدم استفاده مناسب از آنها در متون داستانهای کودکان باعث میشود که خواننده به درک درستی از جمله نرسد.
ادبیات کودک",زبان کردی",فضاساز ذهنی",فضاهای ذهنی",",معنیشناسی شناختی"
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7620.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7620_ca6422cc43ab3d7aaa5d7797d5b10667.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
بازشناسی دو مفهوم «مردم» و «بندگ» در اندرزنامهها و متون فقهی- حقوقی فارسی میانة زردشتی
135
159
FA
نیره
دلیر
دانشیار تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی نویسنده مسئول ،تهران،ایران
dalirnh@yahoo.com
اسماعیل
مطلوب کاری
دکتری تاریخ،تهران ایران،
matloubkari.esmaeil@gmail.com
10.30465/ls.2022.38707.2011
مفهوم «مردم» کلیدیترین واژه در «تاریخ اجتماعی» است. این مفهوم به همین شکل امروزی در متون فارسی میانۀ زردشتی به کار رفته است. مسالۀ پژوهش بررسی تطبیقی دو مفهوم «مردم» و «بندگ / بنده» در اندرزنامهها و متون فقهی - حقوقی و فهم مناسبات اجتماعی از طریق آن است. از این رو پژوهش بر اساس رویکرد زبان شناختی و روش تاریخ مفهوم این پرسش اصلی را طرح میکند که هر یک از این دو واژه در کدام دسته از متون بیشتر ظاهر شدهاند و چگونه بر اعضای اجتماع قابل انطباق هستند؟ مدعای نویسندگان این است که واژة mardōm در معنای عامة مردم، اعم از زردشتی و غیر زردشتی، و غالباً در متون اندرزنامهای به کار رفته و در مقابل، واژة bandag ،در معنای فرمانبر، در متون فقهی- حقوقی به کار میرود و مقصود همان «اتباع» و «پیروان» است که میتواند از پایینترین سطح تا عالیترین سطوح نظم اجتماعی را در بر گیرد و در معنای «بنده» بمثابۀ «برده» نیست، و تنها زرتشتیان را در برمیگیرد.
مردم,بندگ/ بنده,اندرزنامهها,متون فقهی- حقوقی,ساسانیان
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7623.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7623_ecef87c5dfd87d6d2d551f58d11f4855.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
ساختار موضوعی افعال حسّی شنوایی در زبان فارسی در چارچوب دستور ساختِ گلدبرگ
161
190
FA
فاطمه
ذاکری
دانشجوی دکتری زبانشناسی، گروه زبان انگلیسی، واحد آباده، دانشگاه آزاد اسلامی، آباده، ایران
f.zakeri13522@gmail.com
فاطمه
بهجت
استادیار گروه زبان انگلیسی، واحد آباده، دانشگاه آزاد اسلامی، آباده، ایران (نویسندۀ مسئول)
fb_304@yahoo.com
محمد
رستم پور
استادیار گروه زبان انگلیسی، واحد آباده، دانشگاه آزاد اسلامی، آباده، ایران
abdrostampor@yahoo.com
10.30465/ls.2022.39963.2040
افعال حسّی طبقۀ مهمی از افعال در زبانهای طبیعیاند که رویدادهای حسّی و ادراکی مربوط به انسان و دیگر موجودات ذیشعور را بیان میکنند. هدف پژوهش حاضر این است که ساختار موضوعی افعال مربوط به حس شنوایی در زبان فارسی را در چارچوب دستور ساخت گلدبرگ (1995، 2006) بررسی نماید. دادههای پژوهش مشتمل بر 320 جملۀ نوشتاری فارسی معیار است که از پیکرۀ همشهری (نسخۀ دوم) استخراج شدهاند. نتایج بررسی دادهها نشان میدهد که فعل بسیط «شنیدن» چندمعناترین فعل حسّی شنوایی در زبان فارسی است که پنج معنای متفاوت دارد: شنیدن غیرارادی، شنیدن ارادی، مطلع شدن، اطاعت کردن و استشمام کردن. فعل «شنیدن» در این معانی پنجگانه در مجموع سه نوع ساختار موضوعی را از خود نشان میدهد: [فاعل + مفعول اسمی]، [فاعل + مفعول بندی] و [فاعل + مفعول حرف اضافهای]. سایر افعال مربوط به حس شنوایی نیز دارای ساخت ساختار موضوعی خاصی هستند که تعیینکنندۀ معنا و نحو آنهاست اما درجۀ چندمعنایی آنها کمتر از فعل «شنیدن» است. براساس رویکرد ساختبنیاد میتوان نتبجه گرفت که چندمعنایی این افعال از نوع چندمعنایی ساختی است که در سطح ساختهای کمابیش انتزاعی و طرحوارهای قابل تبیین است و نه در سطح واژههای عینی.
ساخت موضوعی,فعل حسّی,دستور ساخت,دستور ساخت شناختی,رویکرد ساختی
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7678.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7678_99943454371f40e21f6afb23a4d2a47b.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
کاربرد رویکرد شناختی فیلمور در تعیین قالبهای معنایی افعال در زبان فارسی: مطالعه موردی فعل «شدن»
191
226
FA
لیلا
رحمتی نژاد
دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
rahmatinejadl@gmail.com
مصطفی
عاصی
استاد زبان شناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نویسنده مسئول
s_m_assi@ihcs.ac.ir
علیرضا
قلی فامیان
دانشیار دانشگاه پیام نور
famianali@pnu.ac.ir
مسعود
قیومی
استادیار زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
m.ghayoomi@ihcs.ac.ir
10.30465/ls.2022.7658
«نظریۀ قالبی فیلمور» (1982) بیانگر اصلی مهم در معناشناسی شناختی است که معتقد است معانی واژهها درون نظامی از دانش درک میشوند که ریشه در تجربۀ اجتماعی و فرهنگی انسان دارد. در این نظریه «قالبهای معنایی» نمایانگر بخشهای یک رویداد هستند که برای اتصال گروهی از کلمات به مجموعهای از معانی به کار میروند. از طرفی، در یک رویداد، افعال نقش مهمی در تفسیر معنا ایفا میکنند و در اکثر موقعیتهای آن حضور دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی موردی فعل «شدن» در چارچوب نظریۀ مذکور بوده است تا از طریق تحلیل پیکره بنیاد و توصیفی به شناسایی این فعل و تعیین حوزهها و قالبهای معنایی آن پرداخته شود. نتیجتاً، با استفاده از فرهنگها و پیکرههای معاصر فارسی و نیز نگاشت با پایگاه فریمنت 14 قالب معنایی «شدن» شناسایی شد. همچنین، مفهوم «تغییر حالت دادن» بهعنوان معنای اصلی این فعل تعیین و قالب اصلی آن ایجاد گردید.
معناشناسی شناختی,نظریۀ معناشناسی قالبی فیلمور,فریمنت,قالب معنایی,چندمعنایی,سرنمون
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7658.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7658_993779a7fdba0b7521bebeef29fc17a5.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
تحلیل نحوی انطباق کنائی گسسته و مفعول نمائی افتراقی در وفسی و تاتی شال
227
256
FA
ایفا
شفائی
دانش آموخته دکتری رشته زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ،تهران ایران نویسنده مسئول
ifashafaei@yahoo.com
10.30465/ls.2022.38315.2001
در این مقاله به تبیین نحوی نظام حالت و مطابقه در گویشهای تاتی شال و وفسی از زبان تاتی میپردازیم. در گونههای منتخب انطباق از نوع کنائی گسسته است و توامان با مفعولنمائی افتراقی همراه است. از سوی دیگرتجلی ساختواژی حالت کنائی و مفعولی مشابه است. یکی از رویکردها در تبیین نظام حالت در زبانها نظام حالت دهی وابسته است که مارانتز (1991) آنرا مطرح کرده است. پرسشی که در تحقیق پیش رو مطرح است آن است که آیا این نظریه میتواند انطباق در گونههای تاتی منتخب را تبیین نماید؟ طبق تحلیل نگارنده عامل اصلی گسسته شدن انطباق در گونههای تاتی ضعیف بودن فاز در فعل سبک (v) زمان گذشته است که به موجب آن فاعل تحت پارامتر وابسته (ب) از مفعول حالت غیرفاعلی دریافت میکند و فعل در تمامی بافتها تنها با فاعل در حالت بینشان مطابقه دارد. مفعولهای معرفه نیز در جایگاه اشتقاقی تحت همان پارامتر از فاعل حالت غیرفاعلی دریافت میکنند و علت هم آوایی حالت کنائی و مفعولی نیز تثبیت یک پارامتر مشابه در حالت دهی کنائی و مفعولی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و پرسش از سخنگویان بومی زبان و نیز روش کتابخانه ای بوده است.
انطباق کنائی گسسته,نظریه حالت دهی وابسته,مفعول نمائی افتراقی,حالت دهی مفعولی,حرکت مفعول,زبان تاتی
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7654.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7654_2ef9494679169c6f933aed0e3a527226.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
شعرنوجوان از منظر تحلیل گفتمان انتقادی ( با تکیه بر اشعار بیوک ملکی بر اساس نظریة نورمن فرکلاف)
257
281
FA
بهناز
علیپورگسکری
استادیارزبان وادبیات فارسی دانشگاه پیام نور. ایران . تهران( نویسنده مسئول)،
aldaghipf@gmail.com
نیره
هاشمی
کارشناسی ارشد زبان وادبیات فارسی دانشگاه پیام نور. ایران . تهران
hashemi678@gmail.com
آنیتا
الداغی
استادیار زبان وادبیات فارسی دانشگاه پیام نور. ایران . خراسان رضوی،
farbodfaramarzi@gmail.com
10.30465/ls.2022.31367.1870
تحلیل گفتمان انتقادی رهیافتی میان رشتهای است که زبان را شکلی از تعامل اجتماعی میشناسد و اعمال قدرت از طریق زبان را مورد مطالعه قرار میدهد. متن در این رویکرد از هر دو جنبۀ صوری و معنایی مورد بررسی قرار میگیرد. مقاله حاضر به روش تحلیل و توصیف بر اساس آرای نورمن فرکلاف، یکی از بنیانگذاران تحلیل گفتمان، انتخاب شده است. فرکلاف بر تأثیر متقابل ویژگی های زبان شناسی اجتماعی و تعاملات اجتماعی تأکید میوزرد. امروزه به رغم کاربرد گستردۀ شعر نوجوان به ندرت از منظر تحلیل گفتمان انتقادی به آن پرداخته شده است. اشعار ملکی در سه سطح شامل توصیف، تفسیر و تبیین از جنبه های ادبی و اجتماعی بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد جهان بینی، نگاه اجتماعی و ایدئولوژی ملکی طی چهار دهه شاعری تحولات نظرگیری یافته است. بر این اساس ملکی در اشعار خود با استفاده از واژه های گُزیده، درونمایه های اجتماعی- انسانی، نگرش صلح آمیز و پیوند آن با مفاهیم مذهبی دنیای تازهای در مقابل مخاطب خود گشوده است. .
"تحلیل گفتمان انتقادی","بیوک ملکی","شعر نوجوان","نورمن فرکلاف" "زبان ","ایدولوژی "
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7624.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7624_8ac3aa8211b23f2c09d346eda715ba34.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
نقش برنامهریزی عصبی – کلامی در بهبود انگیزه و خودمختاری در فارسی آموزان غیر ایرانی
283
305
FA
علیرضا
کیوانی
دانشجوی دکتری زبان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، گروه زبان و زبانشناسی، زنجان، ایران
alirezakeyvani6587@gmail.com
محمد رضا
اروجی
استادیار زبان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، گروه زبان و زبانشناسی، زنجان، ایران (نویسنده مسؤول)
mohammadrezaoroji@yahoo.com
سکینه
جعفری
استادیار آموزش زبان انگلیسی ، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، گروه زبان و زبانشناسی، زنجان، ایران
sjafari591@yahoo.com
سیروس
ایزدپناه
/0000-0002-2061-8110
استادیار آموزش زبان انگلیسی ، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، گروه زبان و زبانشناسی، زنجان، ایران
cyrosizadpanah@yahoo.com
10.30465/ls.2022.39912.2038
مقاله حاضر به تأثیر برنامهریزی عصبی - کلامی بر متغیرهای مستقل خودمختاری و انگیزه فارسی آموزان غیر ایرانی میپردازد. برنامهریزی عصبی - کلامی به دیدگاهی اشاره دارد که در آن یک فرد یک سیستم کامل ذهن و بدن است. شیوه پژوهش بهصورت شبهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون میباشد. شرکتکنندگان بر اساس نمونهگیری غیرتصادفی و در دسترس و قابل مدیریت بودن انتخاب شدند اما به طور تصادفی در گروههای کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. هدف از این تحقیق، پاسخ به این سؤال است که آیا تکنیکهای برنامهریزی عصبی - کلامی تأثیر چشمگیری بر خودمختاری و انگیزه دانشجویان دارند یا نه. تحلیلهای آماری شامل محاسبه میزان پایایی آزمون تعیین سطح، میانگین و انحراف معیار نمرات (آمار توصیفی) بوده و میزان اعتبار دو ارزیاب در مرحله آزمایشی و بخش مکالمه در پسآزمون با استفاده از آزمون پیرسون و طبق نرمال بودن پراکندگی محاسبه شد. در تحلیل فرضیه صفر، از منکووا برای بررسی تفاوتهای نمرات میانگین گروههای کنترل و آزمایشی در پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. ابزار تحلیلهای آماری این تحقیق نرمافزار آماری SPSS (نسخه 25) بود. نتایج حاصله نشان میدهد که تکنیکهای برنامهریزی عصبی کلامی باعث بهبود انگیزه و خودمختاری در فارسی آموزان غیرایرانی میشوند. این تحقیق میتواند برای محققان، معلمان و زبانشناسان مفید باشد.
انگیزه,برنامهریزی عصبی – کلامی,خودمختاری,فارسی آموزان غیر ایرانی
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7703.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7703_6b42618dc419f8baf125df70611a6192.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
تحلیل گفتمان نظریه کارشناسی در دادگاه
307
334
FA
پریسا
نجفی
دانشجوی دکتری، گروه زبان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
p.najafi2060@gmail.com
فریده
حق بین
استاد، گروه زبانشناسی، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران
fhaghbin@alzahra.ac.ir
10.30465/ls.2022.39499.2029
در پروندههای موجود در دادگستری بخشی وجود دارد که به «نظریه کارشناسی» مربوط میشود. در واقع قاضی با ارجاع پرونده به کارشناس و دریافت نظر ایشان، حکم یا رأی نهائی را صادر میکند. نکته درخور توجه پیرامون نظریههای مذکور آن است که بسیاری از آنها مورد اعتراض واقع میشوند و ممکن است پیرامون یک رویداد واحد نظرهای متفاوتی از سوی کارشناسان به قاضی ارائه شود. بر این اساس و با توجه به نقش محوری نظریه کارشناس در دعاوی حقوقی، جستار حاضر به واکاوی گفتمان نظریه کارشناسی در دادگاه میپردازد. در واقع در جستار حاضر تلاش بر این است که پس از واکاوی گفتمان نظریهها، علت تناقضهای موجود در نظر کارشناسان محرز گردد. سوال اصلی پژوهش آن است که «نظریه کارشناسی» به عنوان یک گفتمان قضایی دارای چه مولفههایی است و آیا وجود تناقض در نظریههای کارشناسان منوط به مولفههای مذکور است. در راستای پاسخ به سوالهای مذکور، نگارندگان به بحث و بررسی نظریههای کارشناسی در نوزده پرونده قضایی مربوط به حوادث کار و تصادف شهر شیراز (1398-1399) پرداختند. یافتهها موید آن هستند که نظریه کارشناس علاوه بر مولفههای روایت و ضد روایت دارای مولفه «موضعگیری» نیز میباشد و مشخصههای زبانی آن به صورت آشکار در نظریهها قابل مشاهده است
زبانشناسی حقوقی,نظریه کارشناس,روایت,استدلال منطقی,موضعگیری
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7679.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_7679_d4fec49b5cb99d31ca0a2a7856926f12.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
بررسی چگونگی دریافت معنای گوینده دراستعاره، بر اساس نظریه ربط در شعر قیصر امین پور
335
360
FA
محمد جواد
عرفانی بیضائی
استادیاررشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،(نویسنده مسئول)
mj_erfani@yahoo.com
نرجس
کوچکی مهابادی
دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
nargeskochaki@gmail.com
10.30465/ls.2022.26637.1792
بر اساس آموزه­های تئوری ربط درک معنای گوینده در استعاره یک فرایند استنباطی است که بر اساس ساخت مفهومی ویژه از مستعارمنه تعریف می­شود. این مفهوم در اثر تعدیل­های معنایی کلمه با توجه به بافت ساخته می­شود و جزء محتوای صریح متن محسوب می­گردد. مفهوم ویژه ویژگی­های دانش­نامه­ای هر دو سوی استعاره را داراست ولی ممکن است، ویژگی­هایی نوپدید داشته باشد که در جریان تفسیر پدید آمده است. وجود ویژگی­های نوپدید در استعاره سبب استنباط تلویحاتی ضعیفی می­شود که در مخاطبین مختلف متفاوت است، اما در چهارچوب اصل ربط بهینه و روش فهم اکتشافی، حاصل آمده است. این مقاله سعی کرده است با استفاده از نمونه- هایی از شعر قیصر امین­پور، به شیوه توصیفی–تحلیلی به بررسی چگونگی درک معنای گوینده در استعاره بپردازد. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که وجود ویژگی­های نوپدید در استعارات شعری قیصر امین­پور باعث ایجاد طیفی از تلویحات ضعیف گشته است که دایره برداشتهای متفاوت از شعر او را وسعت بخشیده است و بر اساس نوع نگرش­های ایدئولوژیک و نگاه فلسفی خاص او به جهان قابل توجیه است. همین موضوع باعث اقبال خوانندگان به شعر قیصر امین­پور و تأثیرگذاری بیشتر آن گشته است.
قیصر امین پور",استعاره",نظریه ربط",درک اکتشافی",",ویژگی نوپدید"
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_8032.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_8032_9a68b9cd78311d6cab87844125a04f55.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
زبانشناخت
2099-8002
2383-0824
13
1
2022
08
23
بررسی «پندنامه انوشیروان» (راحه الانسان) از منظر موضوع و شخصیت الگو
381
417
FA
فائزه
عقیقی
ایرانشناسی.بنیاد ایرانشناسی.دانشگاه شهید بهشتی
faezehaghighi59@gmail.com
زهره
زرشناس
استاد تمام و عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مدیر گروه رشته ایرانشناسی
zohreh_zarshenas35@yahoo.com
فرزانه
گشتاسب
استاد / پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
goshtasbfarzaneh@gmail.com
10.30465/ls.2023.32156.1881
اندرزنامه نویسی در ایران، از پیشینهای قابلتوجه و غنی برخوردار است و اندرزنامههای بازمانده از دوره ساسانی از شواهد آن هستند. در چند سده اول هجری، عوامل چندی، ضرورت اندرزنامه نگاری را پیش آورد. در این میان، به نظر میرسد بیشتر نویسندگان اندرزنامههای فارسی اولیه در ایران دوره اسلامی، سعی کردند در قالب و ظاهری اسلامی، مفاهیم فرهنگ و سنت باستان را احیا کنند. بررسی این اندرزنامهها از منظر موضوع و شخصیت الگو، نکات قابلتوجهی در این زمینه را آشکار میکند.در این مقاله، تلاش شده تا پندنامه انوشیروان یا راحه الانسان، از این دو منظر مورد بررسی قرار گیرد. بررسی پیشینه انجام این نوع تحقیق، نشان داد که این پندنامه تاکنون از این دو وجه، تحلیل نشده است. موضوعات اندرزی در این پندنامه از توصیههای معنوی گرفته تا کسب فضائل اخلاقی و مهارت رفتارهای اجتماعی را دربرمیگیرد. شخصیتهای الگوی این پندنامه نیز بیشتر شخصیتهای تاریخی، اسطورهای و حماسی متعلق به ایران باستان مانند انوشیروان، قباد، اردشیر و... هستند. روش انجام این مقاله، کتابخانهای و بر اساس تحلیل و بررسی متن پندنامه انوشیروان صورت گرفته است. هدف از انجام این مقاله، علاوه بر بررسی پندنامه از دو منظر مذکور، برجسته کردن اقبال نویسنده به احیای تفکر و فرهنگ ایران باستان است.
پندنامه انوشیروان",اندرز",راحه الانسان",شخصیت الگو",",اندرزنامه"
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_8973.html
https://languagestudy.ihcs.ac.ir/article_8973_d4e75014991a66019276107df857f5ab.pdf