چکیده
در این پژوهش، با تکیه بر رویکرد زبانشناسی شناختی و معناشناسی واژگانی، شبکهی معنایی افعال پایهی فارسی در ذهن فارسیآموزان غیرایرانی بررسی شده است. پژوهش با استفاده از نظریهی گراف و بر مبنای ۵۰ فعل پرتکرار فارسی انجام گرفته که پیشتر در پژوهش جمشیدی، روشن، وکیلیفرد و بشارتی (۱۴۰۱) استفاده شده بودند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی شور (Schur, 2007) بوده که متناسب با فضای فارسیزبان بومیسازی شده است. جامعهی آماری شامل ۱۰۱ دانشجوی غیرایرانی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) است که زبان مادری آنها فارسی نیست. از آزمونشوندگان خواسته شد روابط معنایی میان افعال را مشخص کنند. سپس با استفاده از نرمافزارهای جاوا و پایتون، گرافهای اشتراکی دادهها ترسیم شد. تحلیل نتایج نشان داد که روابط معنایی غالب در ذهن فارسیآموزان به ترتیب شامل باهمآیی (۳۴.۴۹٪)، تضاد (۳۱.۳۲٪)، استلزام (۲۴.۶۷٪) و شمول معنایی (۲۲.۴۶٪) است. سایر روابط همچون ترادف، چندمعنایی و "جزئی از" نیز بهصورت محدود دیده شدند. این یافتهها میتوانند در طراحی منابع درسی، شناسایی شکافهای یادگیری، و بهرهگیری از روشهایی مانند آموزش خوشهای افعال برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان مفید واقع شوند.
موضوعات