نوع مقاله : علمی-پژوهشی
چکیده
زبان پدیدهای است اجتماعی که پیدایش آن به زمان نخستین اجتماعات انسانی باز میگردد و همچون «نهادی انسانی« و متعلق به جامعه، در ارتباط با تحولات اجتماعی و تاریخی جوامع بشری، شکل میگیرد. مطالعات جامعهشناختی زبان نشان داده است که ساخت و کاربرد زبان بیتأثیر از عوامل اجتماعی و متغیرهای غیرزبانی، مانند جنسیت، سن، تحصیلات، قومیت، طبقة اجتماعی و غیره نیست. بررسی گویشهای شهری و تحولات آن نیز یکی از زیر شاخههای جامعهشناسی زبان محسوب میشود. اما پیشتر، در مطالعات گویشی، محققان اغلب به بررسی گویشهای روستایی میپرداختند و به تبع آن گویشهای شهری مورد غفلت قرار میگرفت. این امر خود بدان دلیل بود که، در بررسیهای گویششناسی، نیروهای محرک بر فیلولوژی تطبیقی استوار بود و شهرها، به علت مهاجرت افراد از روستاها، اهمیت خود را به لحاظ فیلولوژی از دست میدادند. زمانی که تأکید بر این امر (فیلولوژی) در بررسیهای زبانشناختی تغییر یافت، تمایل به مطالعات شهری افزون گردید. در پژوهش حاضر، نگارندگان به بررسی تغییرات واژگانی در جامعۀ زبانی شهر گرگان، با توجه به عوامل سن، جنسیت و تحصیلات، پرداخته و همبستگی میان تغییرات واژگانی براساس متغیرهای اجتماعی مذکور را، با بهرهگیری از روش میدانی و انتخاب جمعیت نمونه، ارزیابی کردهاند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که متغیر اجتماعی سن مهمترین عامل در تغییر واژه محسوب میشود و متغیرهای جنس و تحصیلات نقش کمرنگتری ایفا میکنند. همچنین این متغیر در تغییرات واجی و آوایی در این جامعة زبانی نقشی عمده دارد. بنابراین متغیر سن مهمترین شاخص این تغییرات محسوب میگردد و میتواند خطری در راستای از میانرفتن گویش اصیل این جامعة زبانی باشد.
کلیدواژهها