چکیده
نظریه جهان متن در اساس به عنوان چارچوب تحلیلی در مطالعات شعرشناسی شناختی شکل گرفت و با ارائه جزییاتی از ساختاردهی دانش در ساختارهای مفهومی زمینه مناسبی برای مطالعه گفتمان ادبی فراهم میآورد. این مطالعه سعی دارد با توصیف تحلیلی و مقایسه شش داستان از دوسبک واقعگرا و فراواقعگرا چگونگی عملکرد ادوات این نظریه را در فضاسازی و جابهجایی در میان فضاهای متن روایت نشان دهد. به این منظور، بند آغازین متن به عنوان معرف سبک و تمرکز-نما برگزیده و عناصر جهانساز از نظر زمان، مکان، شخصیت و ابژههای به کار رفته در آن تجزیه میگردد. یافتهها حاکی از آنست که سبک واقعگرا با استفاده از اسامی خاص مکان و اشخاص و عبارتهای زمانی معین، گزارههای نقش-گستر توصیفی و جهان های فرعی اشارهای، جهان متن داستان را فضاسازی میکند، در حالی که سبک فراواقعگرا با پراکندگی زمانی و مکانی رویاگونه همراه است
کلیدواژهها
موضوعات