نوع مقاله : علمی-پژوهشی
چکیده
هدف مقالۀ حاضر بررسی روش پژوهش در چهار رویکرد جغرافیای گویشی، گویششناسی اجتماعی، گویششناسی ادراکی و گویششناسی پیکره-بنیاد به عنوان رویکردهای سنتی و جدید در مطالعات گویشی است. با این هدف، ابتدا به اختصار به زبانشناسی تاریخی-تطبیقی در مقام خاستگاه شکلگیری گویششناسی به عنوان یکی از شاخههای زبانشناسی اشاره میشود. سپس، تاریخچه، هدف، روش گردآوری، تحلیل و ارائۀ نتایج در چهار رویکرد مورد نظر با استفاده از روش توصیفی شرح و با یکدیگر مقایسه میگردد و انگارۀ روششناسی هر یک از رویکردها ارائه میشود. مطالعات گویششناختی تحت تأثیر زبانشناسی تاریخی-تطبیقی و با تمرکز بر تنوعهای زبانی در نواحی مختلف جغرافیایی، به ویژه نواحی روستایی آغاز شد و در نتیجۀ عوامل گوناگون و مهمتر از همه توسعه و پیشرفت ابزارهای فنی ضبط، ثبت و تحلیل دادهها و نیز پیدایش گرایشهای میانرشتهای دستخوش تغییرات فراوان شده است. در گویششناسی اجتماعی و ادراکی تأثیر مؤلفههای اجتماعی و نگرشهای زبانی بر مشخصههای زبانی و ادراک مرزها و ارزشهای زبانی مورد بررسی قرار میگیرد. گویششناسی پیکره-بنیاد نیز از آمیختن علوم رایانه و آمار با مطالعات زبانی شکل گرفته است. بر خلاف گویششناسی سنتی که بیشتر به مطالعۀ مشخصههای واجی و واژگانی در زبان مردان مسنِ روستایی توجه داشته است، امروزه اقشار مختلف در جوامع شهری و روستایی، انواع مشخصههای زبانی بهویژه دستوری، تحلیلهای کمی و کیفی رایانهای و آماری، نگرشهای زبانی و بررسیهای شناختی در کانون توجه قرار دارند.