چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، دستیابی به کارکردهای گفتمانی زبان رسانه از منظر شناختی بر اساس انگارهی آمیختگی مفهومی مطرحشده از سوی فوکونیه و ترنر (2002,1998,1994) بوده است تا نشان دهیم که رسانهها چگونه در کلامشان از استعاره بهره میگیرند و از آن مسیر اهداف خود را دنبال میکنند. ماهیت روششناسی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و دادهها از متون مطبوعاتی و روزنامههای کثیرالأنتشار در سالهای 95 تا 98 گزینش و گردآوری شدهاند و بدین منظور 18 نمونه (بهدلیلمحدودیت در حجم مقاله جهت ترسیم نمودارهای آمیختگی مفهومی) از استعارههای بهکاررفته در متون مذکور، تحلیل و مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. یافتهها نشان داد که گفتمانِ رسانهها با تلفیق حوزهی مبدأ و حوزهی مقصد و پدیدآمدن فضای آمیختهی چهارمِ نوپدید، زبان را طوری مفهومسازی میکند که امکان نگاشتِ مفاهیم انتزاعی؛ همچون «موج بیداری اسلامی»، «انداختن توپ به زمین حریف» و غیره را به مفاهیم ملموس و عینی فراهم ساخته که این امر سبب جذب مخاطب و تنویر افکار عمومی شده است؛ بهگونهای که ویژگیهای مشترک دو فضای ذهنی، یکبهیک با هم متناظر میشوند.